محمد امينمحمد امين، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
الينالين، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

محمدامین و الين عزيزم

سه شنبه مورخ 91/10/05

گل پسرم سلام ديروز از سر کار برگشتم ديدم خونه مامان مريم خوابيدي و منم با بابات رفتيم بيرون ( البته عذاب وجدان گرفتم که چرا تنهات گذاشتم) بعد مامان مريم بهمون زنگ زد و شما در حال گريه بودي و بهت گفتم زودي بر مي گرديم. و زود زود اومديم دنبالت . بعدم با بابا رفتيم گشتيم و اومديم خونه تا ساعت 8 تنها بوديم و بابايي اومد .جديداً به بابات مي گي : باباززا « بابا رضا»  خاله زهرا  اومدند خونه ما البته با امير حسين .  خيلي خوب باهم بازي مي کردين و آخرهاش يکم با هم دعواتون شد و به نسبت خيلي خيلي خوب بازي کردين.  خوش گذشت منم کلي خوشحال شدم.بعد امير حسين با گريه رفت  چون مي خواست خونه ما بمونه . شما ه...
5 دی 1391

يلدات مبارک البت با تاخير

سلام پسمري گلم پنچ شنبه شب رفتيم خونه مامان مريم .با عمو اينا و عمه و بي بي سلطان و ... يه ني ني کوچولو به نام امير کيان ( پسر دختر عموي بابات) اونجا بود خيلي با مزه بود و شما هم عيناً ميعاد مي گفتي اسباب بازي منه و به امير کيان نمي دادي؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شب هم کلي رقص و پايکوبي کردي و يک جا بند نبودي.  يادم رفت برات بنويسم که کلي به اعظم و کيميا خنديديم بابت تمام شدن دنيا و..... البته روز بعد م هم پسر آقايي بودي و اصلاً منو اذيت نکردي  چون من حالم خيلي بد شد  و شما سر گرم باز ي  با ميعاد بودي. دوست دارم به اندازه تمووووووووم دنيااااااااااااااااا  ...
3 دی 1391
1